از دردسر های دندان جدید تا سرماخوردگی آرینم
سلام عشق من الان که دارم برات این پست رو مینویسم ساعت ١٢شبه وشما خوابیدی وحدودیک هفته ای از سرماخوردگیت گذشته کمی هم بهتر شدی.کمی که میگم چون هنوز گهگداری آبریزش بینی د اری وهمچنان صدات گرفته .الهی مامان فدات بشه که صدای قشنگت اینطوری در نمیاد.بقول مامان بزرگات چشم خوردی اساسی شیزین پسر با وجود اینکه خیلی خسته هستم ودوست نداشتم این پست عمگین رو بنویسم اما چاره ای نیست چون قراره تمام خاطراتت رو برات ثبت کنم انشاالله دیگه از این قبیل پست ها در وبلاگت ننویسم. یک هفته اول مهرماه که ماه خوبی ها وعشق برای خانواده ماست رو متاسفانه با مریضی شروع کردیم.انشاالله که همچی در ادامه بخوبی پیش بره ومن یقیی...